تو صحرایی هنوز
250
5
- ذاکر: حاج اسلام میرزایی
- سبک: شور
- موضوع: عصر عاشورا - قتلگاه
- مناسبت: شام غریبان
- سال: 1402
امان از اون لحظهای که میشینه رو تنت
چه دعواهایی میشه سر غارت کردنت
نفسهای آخرو، ازت میگیرن حسین
سوارهها روی تنت راه میرن حسین
(سایۀ رو سرم فکری کن برای حرم) ۲
یا وقتی که با قاتلت رو ناقه اسیری برم
مظلوم مظلوم مظلوم ای حسین جان...
****
(آه تشنه کشتنت) ۲ با تیر و شمشیر و دشنه کشتنت
تشنه کشتنت تشنه کشتنت
وای حسین...
(آه تشنه کشتنت) ۲ با تیر و شمشیر و دشنه کشتنت
زخمی کشتنت دیدم تو اوج بیرحمی کشتنت
زخمی کشتنت زخمی کشتنت
آه دَرهم کشتنت، واسه چند دینار و دِرهم کشتنت
پرپر کشتنت مظلوم و بییار و یاور کشتنت
****
وسط جنجال ته اون گودال
روبرو نگاه من شد تنت پامال
بی کس و تنها موندی تو صحرا
سر کهنه پیرهنت شد حسین دعوا
آه ابیعبدالله...
(آه مضطر کشتنت، دیدم پیش چشم مادر کشتنت) ۲
راحت کشتنت، یه عده هم واسه غارت کشتنت
آه محزون کشتنت، نامردا بین خاک و خون کشتنت
آه زنده کشتنت، با قتل صبر و با خنده کشتنت
چه دعواهایی میشه سر غارت کردنت
نفسهای آخرو، ازت میگیرن حسین
سوارهها روی تنت راه میرن حسین
(سایۀ رو سرم فکری کن برای حرم) ۲
یا وقتی که با قاتلت رو ناقه اسیری برم
مظلوم مظلوم مظلوم ای حسین جان...
****
(آه تشنه کشتنت) ۲ با تیر و شمشیر و دشنه کشتنت
تشنه کشتنت تشنه کشتنت
وای حسین...
(آه تشنه کشتنت) ۲ با تیر و شمشیر و دشنه کشتنت
زخمی کشتنت دیدم تو اوج بیرحمی کشتنت
زخمی کشتنت زخمی کشتنت
آه دَرهم کشتنت، واسه چند دینار و دِرهم کشتنت
پرپر کشتنت مظلوم و بییار و یاور کشتنت
****
وسط جنجال ته اون گودال
روبرو نگاه من شد تنت پامال
بی کس و تنها موندی تو صحرا
سر کهنه پیرهنت شد حسین دعوا
آه ابیعبدالله...
(آه مضطر کشتنت، دیدم پیش چشم مادر کشتنت) ۲
راحت کشتنت، یه عده هم واسه غارت کشتنت
آه محزون کشتنت، نامردا بین خاک و خون کشتنت
آه زنده کشتنت، با قتل صبر و با خنده کشتنت
نظرات
نظری وجود ندارد !