حاج سعید حدادیان

این بیت به دست دلمان داد برات

2426
9
این بیت به دست دلمان داد برات
شد در همه جا اذن دخول عتبات

بر دست بریده‌ی ابالفضل سلام
بر خون گلوی علی اصغر صلوات

تشگان یم لاموج بلا را سپر است
بر لب آب روان تشنه‌ی خونین جگر است

آفتاب‌اند که آن سوی نقاب اَبرند
چهره پوشیده ز خون و همه جا جلوه‌گر است

حسین جان ...

تشنه کام‌اند ولی تشنه‌ی جام عطش‌اند
بحرها بر لب‌شان از لب‌شان تشنه‌ترند

بسمل غرق به خونند که در مقتل عشق
بال بگشوده و با خیل ملک همسفرند

خبری در پس پرده‌ست که این خوش خبران
با خبر از دو جهانند و ز خون بی‌خبرند

حسین جان ...

دیده بر تیره بلا دوخته هم‌چون عباس
دست‌گیر همه خود کشته‌ی بی‌دست و سر است

نازم آن ساقی تشنه که تا دامن حشر
بحرها از نفس سوخته‌اش شعله‌ور است

ابالفضل ...

این شهیدی‌ست که فردای قیامت شهدا
به بلندای مقامش همه حسرت ببرند

جرعه‌ نوشان سبویش همگی دریا دل
مستمندان نگاهش همه صاحب نظرند

همه عالم قمر هاشمیانش خوانند
با وجودی که همه هاشمیان خود قمرند

حاجت از تربت عباس طلب کن میثم
ز آن‌که ارباب و دعایش همگی خاک درند

ابالفضل ...

ای سرو همیشه راست قامت
ای سایه‌ی قامتت قیامت

جان را به عنایتت توسل
دل را به ولایتت اقامت

اَبروی خَم‌ات به صفحه‌ی رخ
بسم الله درس استقامت

در سایه‌ی تیغ توست جاوید
توحید و نبوت و امامت

عبدی و خدا خصائلی تو
عباس و ابو الفضائلی تو

ای سایه‌ی قامتت رشادت
افتاده به مقدمت سیادت

بر گِرد سر حسین مادر
گردانده تو را شب ولادت

در کوی حسین عشق بازی
شد بحر تو بهترین عبادت

بر بنده‌ی کوچکت بزرگی
آورده فرو سر ارادت

بگرفته برادرت در آغوش
هنگام ولادت و شهادت

تا در قدمش فدا نگشتی
یک لحظه از او جدا نگشتی

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش