بی.همگان به سر شود بی‌تو به سر نمی‌شود

بی.همگان به سر شود بی‌تو به سر نمی‌شود

[ حاج محمدرضا طاهری ]
بی‌همگان به سر شود، بی‌تو به سر نمی‌شود
هیچ کجا صحن رضا وقت سحر نمی‌شود

ای دلبرم به خدا که مهر تو به دلم از کودکی افتاده
از برکت نمکِ این سفره‌ی تو همیشه زندگیم آباده

السطان السلطان السلطان ابالحسن... 

عاشقا عربا عَجَما همه‌ی عراق و همه کاظمینیا
ایرونیا قمیا مشهدیا گیلکیا آذریا تهرونیا مازنیا
شمالیا جنوبیا
خبر بدید به امام رضائیا

نور اومده علی نور اومده
گره‌گشا برا گره کور اومده
سلطان اومده شاه ایران اومده

گرد حرم دویده‌ام سفا و مروه دیده‌ام
پنجره فولاد تو را به سینه‌ام کشیده‌ام

پر می‌کشم پا به پای کفترا گوشه‌ی ایوون طلا مهمونم
حس می‌کنم وسط صحن تو با صدای نقاره‌ها می‌خونم

السلطان السلطان السلطان ابالحسن...

خادما، کفشدارا، نقاره‌زنا
اونایی که لباس خادمی دارن
همه‌ی اونایی که برات کار می‌کنن 
قاریا، مکبرا، موذنا، ذاکرا، منبریا
خبر بدید به امام رضاییا

شاه اومده یار دلخواه اومده
بگید به عاشقاش عشق از راه اومده
سلطان اومده شاه ایران اومده

دل همه دل فدای تو جان همه جان فدای تو 
زائر کربلا شدم عاقبت از دعای تو

شاه کرم بده در راه خدا یه برات کربلا، بی‌تابم
دستم بگیر منو از مشهد ببر تا کنار مرقد اربابم

السلطان السلطان السلطان ابالحسن...

نظرات