بیحسین نمیگذره روز و شبم تشنهی گریه به اون تشنهلبم (فاصلهمون از اینجا، تا حَرَمت چقدره) ۲ تنگه دلم حسینجان، برای بابِ سِدره من عاشقم و، از جهان فارقم و خوب کرده حسین، نوکریت سابقهمو اِسمت میبَره، از دلم هرچی غَمو با تُربَتِ حَرَمت، آب و گِلَم یکیه عزیزِ فاطمهای، عزیزتر از تو کیه؟ عزیزم حسینجان... تو حَرَم روضه رو میکُنه به راه نورِ قرمزِ ضریحِ قتلگاه حسینیهست که داده، صفا به هر محله تنگه دلم حسینجان، برای بابِ سِدره جانم به رضا، هشتمین نورِ خدا بانیِ عزاداریِ کربوبلا یاد داده به یادت بسوزم همهجا حدیثِ اِبنِشبیب، چه آهِ شعلوری شمسُالشُّموس و غَمِ، شصت و یکِ قمری عزیزم حسینجان...