بیا ببین پسرعمو چی اومده به روزمون

بیا ببین پسرعمو چی اومده به روزمون

[ محمدحسین حدادیان ]
بیا ببین پسرعمو، چی اومده به روزمون
قد یه عمر خاطره داشت، زندگیِ یه روزه‌مون

عروس دل‌شکسته‌ی حسنم 
شریک غصّه‌های نجمه منم
سر تو رو وقتی رو نیزه زدن 
با کعبِ نِی زدنم

می‌باره سنگ از آسمون و شد زرهِ تو غرق خونو
می‌باره سنگ از آسمون و شد بدن تو غرق خونو
قاتل تو برده به غارت حلقه‌ی ازدواجمونو

هنیئاً لک، شهادتت مبارک...
****
نامه‌ای که نوشته بود عمو برا بابای من
می‌مونه بعد رفتنت یادگاری برای من

سخته ببینی روی خاک غرق به خون حاصلته
موهایی که شونه زدم تو دستای قاتلته

شمعِ عزا خیمه‌ی شعله‌وره 
شام غریبون تو بی‌سحره
روضه‌ی تو شبیه فاطمه و 
سینه و میخ دره

نمی‌رسید پات به رکابت، زره نمی‌شد که ببندی
حالا داری مثل علمدار چه قد و بالای بلندی

کربُبلا با اشک و ناله، برو که لحظه‌ی وصاله
ای ماه من ای به زیر مَرکب زخمای تو مثل هلاله

هنیئاً لک، شهادتت مبارک...
****
لالا عزیزم 
شده مادرت بی تو تنها عزیزم

نظرات