حاج محمود کریمی

بیان، لطیف و زبان، دل‌فریب و قالب لب، خوش

1650
2
بیان، لطیف و زبان، دل‌فریب و قالب لب، خوش
کرشمه، نازک‌ و عشوه، غریب و لطف و غضب، خوش

حدیث زلف دراز تو کوته است از این‌رو
که گفته‌ایم به هم، اوّل معاشقه، شب‌خوش

بسی معاینه کردیم، ای حقیقت صحّت
علیل کوی تو را وقت می‌شود به مطب، خوش

شعف به قافیه جفت است با نجف که بگوید
درآ به رقص و نگه‌دار شرط و وضع ادب، خوش

گدای بزم تو نازد به خلد ز آن‌که مدام است
جلیس، نازک و می، دیرسال و حال طرب، خوش

بهای کشته، دوبار است گر به ماه حرام است
هلاک دوست‌شدن زین بود به ماه رجب، خوش

ببین ز برج اسد وضع کشتگان ضعیفت
دلیل، دلکش و قاتل، شریف و حکم و سبب، خوش

ز مضجع تو بلند است آستانه‌ی انگور
چرا نباشد از این اعتبار، دور عنب، خوش

شبی ز برج اسد بر گدای خویش نظر کن
سگی‌ست ناخوش و دارد گمان خویش به رب، خوش

به یاد لعل لبت کز شکر خراج گرفته‌ست
به هیج‌جا نشود چون عراق، حال رُطب، خوش

حدیث عشق تو با ناکسان چگونه شود جفت
رسید وصل خوش آن را که داشت اصل و نسب، خوش

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش