به من این حرمله هرچی دلش می‌خواست گفت
تبلیغات

به من این حرمله هرچی دلش می‌خواست گفت

[ سیدمهدی حسینی ]
به من این حرمله هرچی دلش می‌خواست گفت
به من گفت دخترش پیری، خدایی راست گفت

یه ماهه باور این‌که تو نیستی تلخه
همه دنیا داره دور سرم می‌چرخه

به من هرچی بگن جا داره
یتیم خیلی تماشا داره
منو می‌زدن و می‌گفتن:
رقیّه مگه بابا داره؟

منو به راه دور آوردن
دیگه نگم چجور آوردن
برای این‌که آروم‌تر شَم
سرت رو از تنور آوردن

بابایی، بابایی جانم ... 

سفر رفتی واسم سوغات چیا آوردی؟
بمیرم این‌همه زخم از کجا آوردی؟

یه ماهه روسری من همین آستینه
زدن از بس منو محکم، سرم سنگینه

می‌بینی جای دستاشو
نمی‌تونم بگم حرفاشو
همه کبودی‌هام خوب می‌شن 
اگه بابا ببوسی جاشو

به من هر چی بگن جا داره
یتیم خیلی تماشا داره
منو می‌زدن و می‌گفتن:
رقیّه مگه بابا داره؟

بابایی، بابایی جانم ...
اَبَتا مَنِ الَّذی اَیتَمَنی؟ ...

نظرات