حسین فخری

بنشین تا غم دل با تو بگویم زینب

88947
2432
(بنشین تا غم دل با تو بگویم زینب)
بعد من قافله سالار تویی خواهر من
خولی و شمر به ما دشمن جان خواهد شد خواهر من

بعد من قافله سالار تویی خواهر من
دختر حیدرِ کرار تویی خواهر من

خون ما جمله در این دشتِ روان خواهد شد
خولی و شمر به ما دشمنِ جان خواهد شد، خواهرِ من

خواهرم اکبر و عباس و علی اصغرِ من
هدف نیزه و پیکان جفا خواهد شد خواهر من

جمله یاران حسین در سفر کرب و بلا
سر به کف جان به رهِ دین خدا خواهد شد خواهر من

خواهرم خون شهیدان به بیابانِ بلا
نهر جوشنده و پر شور و نوا خواهد شد خواهر من

چون‌که با دجله و با نهر فرات آمیزد
خواهرم خوب نگر تا‌که چه‌ها خواهد شد خواهر من

موج توفنده و بران چو هزاران شمشیر
بی امان بر سرِ عُدوانِ خدا خواهد شد خواهرِ من

چون‌که خونِ شهدا چشم عدو را بندد
بزم طاقوت به یک لحظه عزا خواهد شد خواهر من

بعد من خواهر من باز نما قصه‌ی ما
چو زبانت سپر آل عبا خواهد شد خواهر من

چونکه بر نِی سرِ پُر خونِ حسینت بینی
خواهرم صبر نما ظلم فنا خواهد شد خواهر من

اهل بیتم همه در مرگ پدر می‌گریند
اُم کلثوم در آن دم بینوا خواهد شد خواهر من

گر تو را مضطر و نالان و پریشان بینند
شاد و خندان دولب دشمن ما خواهد شد خواهر من

لشکر خصم شما را به اسیری گیرند
شام غم مسکن و مأوای شما خواهد شد خواهر من

این زمان نوبت شمشیر زبان می‌آید
تیز و برنده چو خونِ شهدا خواهد شد خواهر من

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش