بمونم که چی بشه؟ من دلم به بودن عمو خوشه بمونم که چی بشه؟ منو اشکای رقیه میکُشه از حرم دیده به قتلگاهتو دوختم از علمدارت علمداری رو آموختم قبل از اینکه خیمهها بسوزه من سوختم ببین ابنالحسن اینجا قیامت کرد رخ نیلی زهرا رو زیارت کرد نذاشتم دستش از روی سرم رد شه همون دستی که توی کوچه جسارت کرد والله لا افارق عمی یا اُمّی(3) بمونم که چی بشه؟ دل من به بودن عمو خوشه بمونم که چی بشه؟ یکی داره خنجرش رو میکِشه نمیتونم ببینم داری میری از حال داره زهرا مادرت میاد به استقبال میپیچه نالهی یا بُنَیَّ تو گوادال ای وای ای وای ای وای با اینکه نوجوونم مرد میدونم برا مادربزرگم روضه میخونم غروب جمعه هم هست و مثل بابامی قتیل یومالاثنینی بمونم که چی بشه؟ من دلم به بودن عمو خوشه بمونم که چی بشه؟ زینبت قراره که اسیر بشه دستای بریدهی من پر پروازه شبیه زخمای تو روضمونم بازه تن ما و ده سوار و نعلای تازه ای وای ای وای ای وای بمیرم که به قتل صبر محکومی باید خون گریه کرد از بس که مظلومی به غارت میره حتی کهنه پیراهن تو فکر ساربان نقشهی شومی والله لا افارق عمی یا اُمّی(3)