بعد از عمو دنیای ما تار شد

بعد از عمو دنیای ما تار شد

[ حسین ستوده ]
بعد از عمو دنیای ما تار شد 
خیمه گرفتار شد 

بعد از عمو یکی‌یکی سوختیم 
از تشنگی سوختیم 
خونوادگی سوختیم 

داد زدم پسرم 
فریاد زدم پسرم 
تو رو با شالِ عمو باد زدم پسرم 

کاش می‌شد یه تنه به تو کمک بکنم
با مَشکِ پاره تنِ تو رو خُنک بکنم

راحت بخواب خونمو آباد کن
زهرا رو دلشاد کن 
محسنشو یاد کن 

راحت بخواب تو کارتو کردی
حالا دیگه مَردی 
با پدر هم‌دردی 

یارِ من پسرم
سردارِ من پسرم
حرمله داده آزارِ من پسرم

بعد از عمو، حالِ حرم زار شد 
مغیره بیدار شد 
مدینه تکرار شد 272

***

شلوغه قتلگاهت
چیزی نمونده دیگه از سپاهت
چی بود مگه گناهت 
ریخته بهَم صورتِ مثل ماهت

آخ چیکار کار کردن جای بوسه‌های مادرو
نکش این کُندیِ خنجرو
شمر حیا کن دیگه رو سینه‌اش راه نرو

آه نکش، یک نفر جواب نمیده
آب نخواه، هیشکی بهت آب نمیده

چشم تو سوی خیمه 
تو خطر افتاد آبروی خیمه 
از هیاهویِ خیمه 
معلومه رفته یکی توی خیمه

آخ بمیرم من درآورد اشک رقیه رو 
وای الان می‌کُشه بچه رو 
داره می‌دوئه رو خارا یکی داد می‌زنه در نرو

ماهِ حرامه
رهاش کن مگه نمیدونی امامه
ماهِ حرامه 
حسین زیر دست و پا تو ازدحامه

کجای کاری 
خیمه قیامته حسین خبر نداری 
کجای کاری 
نبودی شمرو از تو خیمه دربیاری 

چاره نمونده 
یه جای سالم رو تنت آره نمونده
چاره نمونده 
حتی برات یه پیرهن پاره نمونده
***
عزیزم، فدات شم
حرمله نذاشت که من عمه‌ی بچه‌هات شم

تو پشت و پنام شی 
آرزو داشتم یه روز داییِ بچه‌هام شی

ای علی‌اصغر
بی‌تو زنده‌ام یعنی تا کِی علی‌اصغر 
خواهرت بمیره آخی علی‌اصغر

نظرات

السیدی 🖤