
بزم گریه راه میافتد زمانش میشود مادری پهلو شکسته روضهخوانش میشود یا بُنَیَ تشنه بودی سر جدا کرد از تنت یا بُنَیَ پس چه شد انگشترت پیراهنت تیغ کند از وضع ذبح حنجرت شرمنده شد تکهای از پیکرت با نعل مرکب کنده شد ای حسین... همین که گفت بمانید دل هراسان شد به کربلا که رسیدیم سینه سوزان شد کسی میان دلم لحظه لحظه غم میریخت ز نام کربوبلا خوف در دلم میریخت نگاه من که گره خورد با نگاه حسین دوباره شد دلم آرام در پناه حسین اَلا برادر زینب سرت سلامت باد یگانه دلبر زینب سرت سلامت باد سلامت همه آفاق در سلامت توست ستون عرش خداوند قد و قامت توست تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد وجود نازکت آزردهی گزند مباد زدند حلقه جوانان به دور محملها مبادا که بلرزد ز غصهای دلها حسین آمد و شش ماهه از رباب گرفت و ماه آمد و بر ناقهام رکاب گرفت قد رشید علمدار سایهی سر من مباد آنکه کزندی رسد به معجر من رقیه بود و معراج شانههای قمر سکینه بود و گرمی دستهای پدر امان که دلخوشی من هر آنچه بود گذشت و خاطرات قشنگم چقدر زود گذشت نحیف و بی رمق و خسته و پریشان حال حدود عصر رسیدم حوالی گودال نگاه کردم و دیدم که بی سپاه شده پناه عالمیان وای بی پناه شده فتاده بود روی خاک کربلا یارم میان معرکه در سجده بود دلدارم به خون نشسته تنش بین عدهای نامرد و با اشاره چنین گفت خواهرم برگرد از آنطرف شبهی چکمه پوش میآمد صدای زجهی زهرا به گوش میآمد کمی گذشت و دیدم که غرق بارانم سری به نیزه بلند است پیش چشمانم سلام ماه روی نی سلام ای جانان سلام ای سر بر نیزه، قاری قرآن سلام ای سرت روی نیزه سایهی سر سرت شکست و نیفتاد از سرم معجر زبونم لال حسین، ته گودال حسین یه نفر گفت بهت، کَیفَ احوال حسین پدر ساقی کوثرت بهت آب بده تشنهای بگو که مادرت بهت آب بده بگو بهت آب بده تا دلت بخواد نیزه هست حسین دیدی آخر دل خواهرت شکست حسین تا دلت بخواد بی مروتند تو کجا و زیر نیزه دست و پا زدن صل علی المظلوم من آبت ندادند رفتی از حال پیراهنت رو دستمه دستم گرفته بوی گودال شمر تنت رو پا که زد دیدم چه دردی روبهرومه آستینشو بالا که زد گفتم حسین کارش تمومه فریاد کشید، سر منم داد کشید تیغشو جلاد کشید روبهروم ایستاد کشید دیر برید، آخ یه دل سیر برید تا که بشم من پیر برید غریباً وحیداً فریدا میگفت شمر رو سینهات پریدا غریباً وحیداً فریدا میگفت خنجرش دیر بریدا ****** خطابی کرد زینب مادرش را ببین دیر آمدی بردند سرش را ******* به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من سر تو رو بردن، دیر رسیدم من