بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنهی آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین دست و پا میزد حسین زینب صدا میزد حسین حسین من حسین من... تو مپندار که من غیر تو دلبر گیرم بیوفایی کنم و دلبر دیگر گیرم بعد صدسال اگر از سر قبرم گذردی من کفن پاره کنم زندگی از سرگیرم مولانا صاحب الزمان...