حاج محمدرضا طاهری

برف سهل است اگر سنگ ببارد هرشب

1378
3
برف سهل است اگر سنگ ببارد هر شب
روضه‌ی مادر سادات به‌پا خواهد شد

وعده دادند به دل سوخته از داغ بقیع
در مدینه حرمی باز بنا خواهد شد

روضه خوان لال شود گریه‌کن آتش گیرد
بِین آن کوچه چه‌گوید که چه‌ها خواهد شد

*****
روضه‌ام روضه‌های یک کوچه است

کوچه‌ای سرد و کوچه‌ای تاریک
کوچه‌ای سنگی و غبار آلود

کوچه‌ای تنگ و کوچه‌ای باریک
******

بارها گفتم خدا نکند راه یاسی به لاله چین بخورد
بارها گفتم خدا نکند که در آنجا کسی زمین بخورد

***
گریه کن ولی ای‌وای بر سرم آمد

کوچه خالی ز رفت و آمد شد
چادر مادرم به دستم بود

که در آن کوچه راه ما سد شد
بین دیوارهای بی احساس

ازدحام حرامیان دیدم
پنجه‌ها مشت و دست‌ها سنگین

پنجه‌ای را در آسمان دیدم
قد کشیدم به روی پا اما حیف

دستش گذشت از سر من
آسمان تار شد که مینالید

بین گرد و غبار مادر من
وای مادرم

**********

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش