
بیوجود تو بشر بیسر و سامان میشد همه جا نور خدا مخفی و پنهان میشد بیوجود تو کجا در همهی امتها نام این قوم مزیّن به مسلمان میشد تا که از قوم دگر حرف میان میآید تکهی بازوی تو شانهی سلمان میشد تو دعا کردی و ما شیعهی مولا گشتیم از همان روز دلت گرم به ایران میشد رخصتی میدهی ای سَروِ زیبارویان گویم از چه رُخ تو قاتل هر جان میشد علت این بود که در روی ملیحانهی تو قدری دندان ثنایات نمایان میشد ذکر تسبیح تو آهنگ بیان مَلَک است شکل ترکیب رُخ تو نمک اندر نمک است یا رسولالله بیدَم قُدسی تو مُردهای احیا نشود پسر مریم قدیسه مسیحی نشود پشت موسی به تو و حضرت مولا گرم است وَرنه بیاذن شما وارد دریا نشود گر زلیخا رُخ زیبای تو بیند در خواب پای دلدادگیِ یوسفی رسوا نشود با دعای تو علی صاحب تیغ دو سر است بیرضایت گره از اَبروی تو وا نشود جز به پیش غضب چشم تو در وقت نبرد کمر تیغ علمدار اُحُد تا نشود تو زِ نور اَحدی، اشرف مخلوقاتی پدر فاطمهای، تاج سرِ ساداتی تو کریمی و کریمان همه از نسل تواَند سائلان بین گذر، یار بلافصل تواَند هر که اَبتر به تو گفته رحمش ناپاک است همهی خلق خدا ریزهخورِ نسل تواَند آن کسانی که ندارند به دل حُب علی در عمل اُمت ملعون شده و رَذل تواَند چون تمسّک به علی شرط شفاعت باشد شیعیان در صف محشر همگی وصل تواَند چه کسی گفته اباالفضل زِ اولاد تو نیست ثلثِ سادات زِ اولاد اباالفضل تواَند بعد محسن که دل فاطمه حساس شده پسر سوم زهرای تو عباس شده