حسین طاهری

باز هم جز سخن شهد و شکر هیچ مگو

1556
55
باز هم جز سخن شهد و شکر، هیچ مگو
وقت شادی شده از خون جگر، هیچ مگو
تا غلام قمرم غیر قمر، هیچ مگو

مست عباسم و، از عمق جگر می‌خوانم
من غلام قمر نیمه شب شعبانم

مست و دیوانه شدم عقل به من می‌خندد
گل نرگس، به در و دشت و دمن می‌خندد
نرجس آورده پسر، باز حسن می‌خندد

مطربا وقت غزل خوانی و، بر دف زدن است
شیعه در شادی و شور و شعف و کف زدن است

دوش درحلقه‌ی ما، قصه‌ی گیسوی تو بود
تا دل شب، سخن از سلسله‌ی موی تو بود
شیعه مشتاق کمان خانه‌ی ابروی تو بود

هاتفی گفت، که یار ازلی آمده است
چارده بار علی، پشت علی آمده است

آن‌که در جسم جهان روح شده، مهدی ماست
عمر او خضر تر از نوح شده، مهدی ماست
کاه در مکتب او کوه شده، مهدی ماست

هرکه از آمدنش شاد شده، کف بزند
سینه‌اش فاطمه آباد شده، کف بزند

اولیا، شیفتگان پسر زهرایند
اصفیا، سر بروی خاک فرج می‌سایند
انبیا، منتظر دولت این آقایند

یکی از منتظران فرج او، عیساست
ذکرش، عجل لِوَلیَ الفَرَج مهدی ماست

کاش باشیم برایش همه، مرآت ظهور
روز و شب بر لبمان، ذکر و مناجات ظهور
و ببینیم در آفاق، علامات ظهور

آید آن روز که اخبار بگوید، آمد
شیعه در کوچه بازار بگوید، آمد

(در مرامش بنویسید، که غارت ممنوع
کیسه‌ی ملت اگر هست، خسارت ممنوع
سفر خارج و ویلا و عمارت، ممنوع

می‌رسد آن که غم او، غم بیت المال است
پسر شیر خدا، محرم بیت المال است)۲

او نباشد، همه جا سیل بلا می‌آید
با ظهورش، به جهان صلح و صفا می‌آید
عاقبت از طرف کعبه، صدا می‌آید

هرکه دارد سر همراهی ما، بسم الله
هر که دارد هوس کرب و بلا، بسم الله

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش