بی‌تاب کربلا

بی‌تاب کربلا

[ جواد مقدم ]
باز آشفته حالم، بی‌تابم بی‌تابِ حرم
چند وقته که شب‌ها می‌خوابم با خواب حرم
کاشکی که دعوت شَم مثل زائرها به حرم

آقا منم یه نوکرم
دل‌خوشیمه فقط حرم
بذار بیام یه اربعین
تا کربلا با مادرم

گرچه دلم سنگه حسین
ولی برات تنگه حسین
دیگه دارم دق می‌کنم
به تو کارم لَنگه حسین

مجنون تو هستم ابی‌عبدالله
از غیر تو خستم ابی‌عبدالله
به شبکه‌های ضریحت آخر
کِی می‌رسه دستم ابی‌عبدالله
 
ای جانم، ای جانم ابی‌عبدالله ...

یک عمره افتاده تو قلبم شور حرمت
می‌سوزم با این غم که از من دوره حرمت
کِی می‌شه روشن شِه چشمم با نور حرمت

بغض توی گلوی من
همیشه گفتگوی من
شده فقط کرب‌و‌بلا
همینه آرزوی من

دیگه تمومه طاقتم
هواییِ زیارتم
نمی‌تونم دووم بیارم
بی‌حرم یه ساعتم

تنها راه چاره‌م ابی‌عبدالله
من بی‌تو آواره‌م ابی‌عبدالله
با تو رو به‌راهه روزگار من
خیلی دوسِت دارم ابی‌عبدالله

ای جانم، ای جانم ابی‌عبدالله ...

عشقت دارایی‌مه، اربابم دنیای منی
تو اوج سختی‌ها مرهم دردای منی
امید امروز و رؤیای فردای منی
 
الهی قربونت بشم
همینه از تو خواهشم
نگاه‌تو ازم نگیر
هرچی بگی روی چِشَم

تویی تموم زندگیم
نعمَ الامیر بچّه‌گیم
قدیمَ الاحسانی و
عاشقت شدم من از قدیم

ذکر لب‌هام هر دَم ابی‌عبدالله
ای ساکن قلبم ابی‌عبدالله
گریَم می‌گیره تا می‌بینم آقا
نوشته رو پرچم ابی‌عبدالله

ای جانم، ای جانم ابی‌عبدالله ...

نظرات

حسن طهماسبیحسن طهماسبی

زیبا