بابا بابا چرا میدون پر از یال عقاب شد چرا پس مرکب تو بیرکاب شد گمون کنم دیگه خونهم خراب شد بابا بابا چرا کمتر به کمتر دیده میشی مثه شمشیر لب پریده میشی علی همقد اصغر دیده میشی وای نفس بکش نبضت دیگه نمیزنه جلو چشام این سینه خس خس میکنه چیکار کنم چیزی نمونده از تنت در آوردم سرنیزه رو از دهنت (بالام ای وای علی علی علی علی) ۳ ذره ذره با این کم بودنم برام عزیزی ۲ میخوام بردارمت که ریز ریزی میترسم از سرِ دستم بریزی ذره ذره چرا مقراضه تو دست زناشون میچرخونن تو رو با نیزههاشون دارم دق میکنم با خندههاشون وای پاشو بریم ببین عمه توی نامحرمه قد و بالات چرا اینقدر نامنظمه بغل کردم تو رو اما دلم راحت نشد عبای من برای بردنت (بالام ای وای علی علی علی علی) ۳ ارباً اربا ببند چشماتو که قامت کمونم شبیه بچگیهای تو جونم باید واسه تو لالایی بخونم ارباً اربا صدام کن تا که قلبم روبراه شه تو رو میبرمت هرجوری باشه نذار دنیای من از همه بپاشه ارباً اربا ببند چشماتو که قامت کمونم شبیه بچگیهای تو جونم باید واسه تو لالایی بخونم وای خداحافظ نمیتونم تو رو سرهم کنم بخواب بابا میخوام قنداقتو محکم کنم خداحافظ سبکتر از علی اصغر شدی خداحافظ عقیق من بیانگشتر شدی وای همه دار و ندارم نای برگشتن به خیمه رو ندارم زیر پا موندی چرا ای پاره پارم