ای پدر جان

ای پدر جان

[ کربلایی نریمان پناهی ]
ای پدر جان ببین پای پر آبله
بین مدارا نکرد با تنم سلسله

پیش رویم تورا دیده‌ام روی نی
بوسه دادم به تو از همان فاصله

ابّتا یا حسین، ابّتا یا حسین
من یتیمم مگر، پس چرا ای پدر

طعنه میزد به من، دختر حرمله
گرچه بازوی من، گشته چون مادرت

از غم و غصه‌ام، من ندارم گله
ابّتا یا حسین، ابّتا یا حسین

آن النگو که تو، داده بودی به من 
گشته غارت پدر، بین آن غائله

از روی مّحملم، با سر افتادمو
نیمه شب بی تو من، ماندم از قافله

ابّتا یا حسین، ابّتا یا حسین
به فدای تو و، این پاره حنجرت

امشب از داغ تو، می‌میرد دخترت
نیمۀ شب چرا، آمدی بی سپاه

کو علی اکبرت، کو علی اصغرت
ابّتا یا حسین، ابّتا یا حسین

عمه گوید که من، همچو زهرا شدم
وا کن چشمو ببین، سه ساله مادرت

بر لبت جای چوبف مویت خاکستری
آمدی با سر و، پس چه شد پیکرت

ابّتا یا حسین، ابّتا یا حسین
از چه رو آمدی، بی عمو آمدی

تشنه‌ام بهر دیدار آب آورد
شرمنده از توام، مویم فرش تو شد

از رقیه مّپُرس، دخترم معجرت
ابّتا یا حسین، ابّتا یا حسین

***

نظرات