ای وای پر از زخمی

ای وای پر از زخمی

[ محمدحسین حدادیان ]
ای وای پر از زخمی، ای وای پر از خونی
عطشان اگه بودی، عریان نمیمونی

نترس اگه غارت شد پیروهنت
چادرمو می‌ندازم روی تنت

منم شبیه خیمه‌هات می‌سوختم
کاشکی خودم برات کفن می‌دوختم

خدای من خدای من
عریانه بچه‌ی باحیای من

هر چه می‌خواهی تو با جانم بکن
مادرم اینجاست، عریانم نکن

سر پیراهنت، پیرم کردند
از زندگی، سیرم کردند 

با اینکه ریختن سر تو قبیله‌ای
ولی تو فکر خواهرت، عقیله‌ای

زجر که دخترا رو هر بار میزنه
سر تو روی نیزه‌ها زار میزنه

خدای من خدای من
سر بریدن بچمو رو پاهای من

با گریه‌های ملائک، گفتی رضاً به رضائک
قیامتی شده گودال، تنقبت لقتالک

اَینَ مسلم، اَینَ هانی
زیر تیغ و خنجر شمر و سنانی

همه‌ی تن تو غارت شده اما
برا خلخال رقیه نگرانی

عذاب کردنت، منع آب کردنت
شبیه گندم ری آسیاب کردنت

قافله سالار من، کجایی ای دوای دردم
پی تو هر کجا می‌گردم ، تو رو تو قتلگاه 

ای بدن صدپاره، رو خاک داغ این صحرایی
بگو کجا برم تنهایی

یکی ته گودال، لباستو پرت کرد
شلوغیه خیمه، حواستو پرت کرد

هنوز دیدنت، آرزومه حسین
خودت بگو که پیکرت کدومه حسین

سری که رو به رومی، بابایی یا عمومی

نظرات