ای همه‌ی عمر من

ای همه‌ی عمر من

[ حاج عبدالرضا هلالی ]
ای همه‌ی عمر من، لحظه‌ی دیدار تو
تند مرو تا کنم، جان خود ایثار تو

با چه دلی می‌بری، از من مظلومه دل
ای که دلم از ازل، بوده گرفتار تو

تند مرو از برم، کز بغل مادرم
بوده نگاهم فقط، بر گل رخسار تو

صبر کن ای تشنه لب
تا که در این تاب و تب
آب به طفلان دهد، دیده‌ی خونبار تو

دشمن اگر از عناد گوش به پندت نهاد
در پی پاسخ نبود، سنگ سزاوار تو

با همه داغ جگر، نیست به من سخت‌تر
لحظه‌ای از لحظه‌ی آخر دیدار تو

یار تو را می‌برد، گرگ تو را می‌درد
یوسف من میروی، دست خدا یار تو

آبروی دو عالم ...

حسین...

نظرات