حاج منصور ارضی

ای سر‌پناه لطف بر بی‌پناه کن

3780
6
ای سر پناه، لطف بر بی‌پناه کن
ما را هم از برای غمت رو‌به‌راه کن

تو غرق مهنتی و من غرق در گناه
با یک نگاه خویش مرا بی‌گناه کن

تو مورد پسند حسینی و من به عکس
تا مورد پسند تو باشم نگاه کن

با ذکر یا حسین به درگاهت آمدم
جانم فدای تشنه‌لبِ قتلگاه

یک یا حسین گویم و‌ دست از گُنه کِشم
فکری پیِ نجاتم از این پرتگاه کن

دارد سپاه فاطمه آماده می‌شود
ما را هم اهل قافله‌ی این سپاه کن

ماه مُحرم و صفر ایام زینب است
ما را تو خرج همرهیِ این دو ماه کن

ما را به کربلا برسان یابنَ فاطمه
با اربعین تکامل این نیمه‌راه کن

ایوان طلای شاه نجف راه کربلاست
ما را دوباره زائر آن بارگاه کن

رسم شما که دست غلامان گرفته است
ای رو‌سفید لطف بر این رو‌سیاه کن

مانند لطف خود به علی‌ ابن مهزیار
مهمانمان به گوشه‌ای از خیمه‌گاه کن

از روضه‌های سختِ اسیری گرفته تا شام خراب
همره این سوزه‌ها کن، در بین راه

آه رباب آید از مسیر
دنبال گاهواره نگاهش نگاه کن

بی‌شیر مانده کودک شش‌ماهه‌اش
ولی گوید حسین جلوه‌ای از روی ماه

زبان چرخاندی و حال مرا هم زیر و رو کردی
میان صحنِ باب بابا چه زیبا گفتگو کردی

تو این‌گونه رجز خواندی که من سرباز میدانم
صلاح جنگی خود را نمایان از گلو کردی

به دشمن خوب فهماندی که من کِی آب می‌خواهم
فرات و علقمه دیدند از خونت وضو کردی

شدی در خون شناور دیدنت یادآور محسن
به پیش مادرم زهرا دل زخمم رفو کردی

نمی‌شد حرمله هرگز گلویت را هدف گیرد
تو خود بودی که رد تیر او را جست‌و‌جو کردی

حرم را آخرین ساعات، داغی تازه بخشیدی
مرا پشت خیام خویش با غم روبه‌رو کردی

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش