ای ساقی حرم، عباس علمدارم پشت پناه من تنها تو را دارم امان خیمهها، امید بچّهها ابوفاضل مدد، ابوفاضل مدد ای ساقی حرم عباس علمدارم پشت و پناه من تنها تو را دارم امان خیمهها، امید بچهها ابوفاضل مدد، ابوفاضل مدد با ضربهی عمود افتادی از مرکب در بین خیمهها شد آشفته زینب کاری کن یا أخا دشمن شد بیحیا ابوفاضل مدد، ابوفاضل مدد ماه امّالبنین درهم شده رویت با پهنای عمود پاشیده گیسویت قربان صورتت این جسم کوچکت ابوفاضل مدد، ابوفاضل مدد ******** بود امیدم تا مرا یاری کنی سالها بهرم علمداری کنی