ای امیر دلشکسته یا علی گوشهی خانه نشسته یا علی ای ولی الله! از روز نخست غم مخور، زهرا بلاگردان توست هست و بودِ من همه ارزانیات میشود زهرا ز جان قربانیات پشتِ پا بر کلّ عالَم میزنم تا نفَس دارم ز تو دَم میزنم یا علی و یا علی و یا علی... جان به کف دارم، خریدار توام در هجوم شعلهها یار توام دید دشمن دارم آهنگِ تو را میزنم بر سینه من سنگِ تو را با تمامِ بغضِ خود، آتش به دست آستان وحی را حُرمت شکست تکیه بر دیوار دادم پشتِ در بین آتش سینه را کردم سپر هُرم آتش با لگد توأم شده رفته رفته بازوانم خَم شده آنهمه حقّ نمک نشناختند کوثرت را زیر پا انداختند ***** ای که قرار میبَری از دل بیقرار من دار و ندار حیدری، مرو تو از کنار من تویی مرا گرهگشا، بی تو چه میشود مرا؟ ز یار خود نشو جدا، گره مزن به کار من تو حامی ولایتی، به دستِ من امانتی چرا خمیدهقامتی به کوی پُرغبار من؟ ای که شدی نقشِ زمین، رحمی بر این خانهنشین قلب خزان من ببین، مرو تو ای بهار من وای مادرم... اَلا که مامِ زینبی، ز غصّهها لبالبی ای گُلِ گلزار نبی نرو ز شاخسار من تو هستیِ بوالحسنی، بی تو مرا چه ماندنی؟! فروغ مهتاب منی، بمان به شام تار من حیدر کرّار منم، غیرت دادار منم بی کس و بی یار منم، تویی یگانهیار من