اِی اَشک ریز چشم تر فاطمه سلام بستر نشین محتضر فاطمه سلام دل خون آه پرشَرره فاطمه سلام پیغمبر علی، پدر فاطمه سلام این در زدن نشانهی عرض ارادت است در باز کن که نیت ما بر عیادت است اِذن ورود از در درگاهمان بده در باز کن به محضر خود راهمان بده کوه صبا در عوض کارمان بده از آه دخترت نفسی، آهمان بده رحمی به حال سائل زیر در زیر دین کن یعنی نظر به گریه کنان حسین کن ساعات ماتم از دل، غصه مضطرست هنگامه قبض روحه جناب پیمبراست در میزنن پیک عجل در پس دراست در انتظار رُخصت زهرای اطهراست وقتی مدام داغ تورا جار میزند زهرا به گریه لطمه به رخسار میزند او لطمه میزند تو زِ دل آه میکشی از عمق سینه نالهی جان گاه میکشی شب را به گریه سمت سحرگاه میکشی منت زِ یاری اسدالله میکشی زهرا تو را صدا زد و آسیمهسر شدی محزون به یاد روضهی دیوار و در شدی