اگر که دست سینه زن دارم
18972
23
- ذاکر: محسن عرب خالقی
- سبک: شور
- موضوع: امام حسن مجتبي(ع)
- مناسبت: شب پنجم محرم
- سال: 1403
اگر که دست سینه زن دارم
رخت نوکری هم به تن دارم
اصلا بگو هر چی که من دارم
از سفرهی امام حسن دارم
همیشه بیسر و صدا میبخشه
تموم هستیشو یهجا میبخشه
نه تنها فرش زیر پاش رو حتی
لباسش رو هم به گدا میبخشه
من مسلمانم آن امامی را
که بغل کرده یک جزامی را
رد نکرد حتی مرد شامی را
کی سراغ داره قشنگتر از حسن تو دنیا نامی را
ای حسن جانم...
تصور کن تو جنگی که غوغاست
یک ضربه پایان بخش اون بلواست
حمل ثابت کرد حل مشکلها
فقط تو دست بچهی زهراست
سیاهی بود از نور در میلرزید
نمیدونید اصلا چطور میلرزید
شنید وقتی که مجتبی تو راهه
تنِ پیرزن رو شتر میلرزید
بتشکن اومدصف شکن اومد
همه در رفتن تا حسن اومد
صدای جیغ پیرِزن اومد
از تو قبر اون دوتا فراری بوی سوختن اومد
رخت نوکری هم به تن دارم
اصلا بگو هر چی که من دارم
از سفرهی امام حسن دارم
همیشه بیسر و صدا میبخشه
تموم هستیشو یهجا میبخشه
نه تنها فرش زیر پاش رو حتی
لباسش رو هم به گدا میبخشه
من مسلمانم آن امامی را
که بغل کرده یک جزامی را
رد نکرد حتی مرد شامی را
کی سراغ داره قشنگتر از حسن تو دنیا نامی را
ای حسن جانم...
تصور کن تو جنگی که غوغاست
یک ضربه پایان بخش اون بلواست
حمل ثابت کرد حل مشکلها
فقط تو دست بچهی زهراست
سیاهی بود از نور در میلرزید
نمیدونید اصلا چطور میلرزید
شنید وقتی که مجتبی تو راهه
تنِ پیرزن رو شتر میلرزید
بتشکن اومدصف شکن اومد
همه در رفتن تا حسن اومد
صدای جیغ پیرِزن اومد
از تو قبر اون دوتا فراری بوی سوختن اومد
نظرات
نظری وجود ندارد !