سعید خرازی

اندر سریر ناز چه خوش آرمیده ای

1002
10
اندر سریر ناز، چه خوش آرمیده‌ای
شادی از اینکه رأس برادر را بریده‌ای

اندر سریر ناز، تو خوش آرمیده‌ای
شادی از آنکه رأس حسین را بریده‌ای

من ایستاده‌ بر روی پا و یکی نگفت بنشین
تو روی خار مغیلان دویده‌ای

گر بر فروش حکم کنی گه به قتل ما
ظالم مگر تو آل علی را خریده‌ای

ظاهرا چوب بر آن لب می‌زد
باطنا بر دل زینب می‌زد

بالا گرفت قائله در مجلس یزید
داف دل رباب تازه شد آن لحظه‌ای که
بالا نشست حرمله در مجلس یزید

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش