امشب میون خیمهها جاری اشک غم از چشا فردا به پا میشه دیگه حماسۀ کربلا دلشوره داره خواهرت چه خبره تو خیمهها تو خواب نازه دخترت تویِ سکوت کربلا آه و واویلا، آه و واویلا حسین، حسین، حسین *** فردا، شروع غصههاست خورشید، به روی نیزههاست ای وای، نبینه زینبت سرِ تو ز تن جداست فردا میری از دست من یه امشب و با من بمون حرف جدایی رو نزن یه امشب و با من بمون آه و واویلا، آه و واویلا حسین، حسین، حسین *** عباس دلش در التهاب اصغر تو آغوش رباب حتی فکر جداییشون دلم و میده عذاب جون دو طفل زینبت فدای تو امید من فردا میتابی بر سرم از روی نی خورشید من آه و واویلا، آه و واویلا حسین، حسین، حسین