کربلایی نریمان پناهی

عموجان، الهی بمیرم

11413
161
عموجان، الهی بمیرم برات یار و یاور نداری
تنت زخمیه جای سالم رو پیکر نداری، واویلا

عموجان، نگاه می‌کنم نیزه‌ها می‌ره پایین و بالا
میون شلوغیِ گودالی و زیر پاها، واویلا

همه می‌زنن با دلی سیر واویلا
شده قتلگاهت نفس‌گیر واویلا

رها کن دو دستم رو عمه، می‌ترسم
سرش رو ببرن بشه دیر، واویلا

می‌بینم، یه نامردی نیزه به پهلو و سینه‌اش فرو کرد
یکی دیگه هم اومد و قصد ذبح گلو کرد، واویلا

می‌بینم، زدن حلقه دور عموم مردم بی‌مروت
به لب‌های تشنه بهش داره می‌شه جسارت، واویلا

تنش داره می‌شه لگدمال، واویلا
صداش درنمیاد تو جنجال، واویلا

گرفته به زور عمه زینب، دست‌هامو
نمی‌ده بهم اذن گودال، واویلا

یکی نیست، بگه آخه جرمش چیه اینجوری می‌زنیدش؟
بسه انقدر پا نکوبید به والله بریدش، واویلا

یکی نیست، برات ذرّه‌ای لااقل تو سپر آب بیاره
آخه دیگه هیچی رمق توی پیکر نداره، واویلا

میام سمت تو لشکرت شم، ای عمو
میام تا مثه اکبرت شم، ای عمو

نمی‌ذارم هیچکی ببُره رأست رو
می‌گیرم تو آغوش سرت رو، ای عمو

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش