آقا آقا آقا تو نور باطن زهرایی

آقا آقا آقا تو نور باطن زهرایی

[ حاج محمود کریمی ]
آقا آقا آقا! تو نور باطن زهرایی
تو رهبر بنی‌الزّهرایی
مولا مولا مولا! زمرّد سریر عرشی
عقیق معدن زهرایی

تویی حسن خداداد حیدر
تویی سرور به اولاد حیدر
منادایی در امداد حیدر
ای بانی «ناد حیدر»

تسلّی غم دل‌هایی تو
شبیه مادرت، تنهایی تو
تجلّی دل زهرایی تو
آقایی تو

گرچه بی‌مقدارم؛ دوباره باورم داری تو
که این‌چنین کرم داری تو
گرچه چندین سال است، بقیع تو ندارد شمعی
به سینه‌ام، حرم داری تو

تو پیوستی به ایمانم؛ جانم
گرو باشد به پیمانم؛ جانم
شده ذکرم، حسن جانم؛ جانم
دورت جان را می‌گردانم

تو دیده‌ی مرا دریا کردی
مرا خریدی و شیدا کردی
گدای خانه را آقا کردی
غوغا کردی

نوری، سرّی، رازی؛ تو آیه‌آیه آل‌اللهی
تو سایه‌ی رسول‌اللهی
تو دست و دل بازی؛ دلیل آن‌همه قربانی
به کربلای ثاراللهی

تو بودی پیش گل‌های پرپر
کنارت از نجف آمد، حیدر
تو تا گودال دویدی تا خواهر
از خیمه تا پیش مادر

تسلّی دل خواهر بودی
طنین صیحه‌ی مادر بودی
تو با برادرت، پرپر بودی
مضطر بودی

یارا یارا یارا! تو علّت تپیدن‌هایی
تو مقصد رسیدن‌هایی
دریا دریا دریا! دلیل سرکشیدن‌هایی
تو شهپر پریدن‌هایی

به دام زلف تو افتادم من
ز هرچه غیر تو، آزادم من
خراب تو شدم؛ آبادم من
دل بردی و دل دادم من

شده غم آرمیدن‌های من
غم تو و شنیدن‌های من
ز داغ تو خمیدن‌های من
آقای من

نظرات

سرباز رهبرسرباز رهبر

یا حسن مجتبی بسیار زیبا دم حاج محمود کریمی گرم