اسلام اگر که نور فراوان و ثاقب است ماه محرّم است که آن را مراقب است راه سعادت بشر از کربلا گذشت راه حسین صدر تمام مکاتب است در روضه بود دین خدا را شناختیم این مستحب مقدمِ بر هرچه واجب است یک قطره اشک دادم و جنّت خریدهام دیگر گدای پشت در امروز کاسب است وقتی تو دستگیر منی در جزا حسین دیگر چه خوف از غم و رنج محاسبهست آسیمه سر به نعش علی اکبرش رسید این ابتدای روضهی امّالمصائب است *** چه شد که با بدنی قد کشیده برگشتی غزل به معرکه رفتی قصیده برگشتی چه کس خبر بدهد بر حسین واویلا چگونه بر پدر داغدیده برگشتی بگو پدر چه بگوید به خیمهها به حرم به مادرت که تو قامت بُریده برگشتی