از همون روز ازل

از همون روز ازل

[ کربلایی نریمان پناهی ]
از همون روز ازل منو سِوا، تو روزگارم
من به غیر از تو حسین جان با کسی، کاری ندارم 

زندگیم با بودن تو تا همیشه، رو رواله
اشک روضه ات بهترین، راه رسیدن به کماله

حسین جانم 
چی بهتر از اینکه گدات هستم
منم یکی از نوکرات هستم
ممنون از این همه کرامت

حسین جانم
منت گذاشته رو سرم زهرا
دوباره کرده دعوتم اینجا
مدیونت هستم تا قیامت 

تمام دیـــن و ایمانم
حسین جانم حسین جانم

اون که تو دریای خون افتاده بود، تنهاست، عمومه 
من اگه اینجا بمونم، می‌میرم، کارم تمومه

جز عمو جونم دلم تو دنیا، دلداری نداره 
عمه می‌بینی عمو، اونکه دیگه یاری نداره 

ببین عمه
از تشنگی رفته عمو از حال
بزار برم به سمت اون گودال
ببین چقدر زیاده دشمن

جون بابا
ببین عمو  چشماشو دیگه بست
بزار برم پیشش تا فرصت هست
دل من یتیم رو نشکن

بدون اون نمی‌تونم
عمو جونم عمو جونم

اومدم اینجا نگه دشمن، حسین یاری نداره
پیش تو می‌مونم از این آسمون، سنگم بباره

اومدم تا نایب بابام باشم، تو قتلگاهت
اومدم مثل علمدار دستمو، بدم به راهت

عمو جونم
خودت که می‌دونم دلم غوغاست
اگه بابامم بود، اینو می‌خواست
منم مثل قاسم فدات شم

عمو جونم
برای تو مردن چه شیرینه
تموم افتخار من اینه
منم شهید کربلا شم

تو آغوش تو می‌مونم
عمو جونم عمو جونم

نظرات