از عاشقا دائم دل میبَری نشون میدی همیشه عاشقتری با کارایی که دل عاشق میخواد کارایی که فقط از خودت برمیاد مثلا گریه میدی میگیری دستای منو، با همون گریه چه محبّتا که میکنه به ما، مهربون گریه چقدَر اسم قشنگِ تو گرفت، ازمون گریه خندهها اگه برن خیالی نیست، تو بمون گریه اگه گریه نباشه برات میکِشم آه یا اباعبدالله، یا اباعبدالله، یا اباعبدالله تو این روزای سختِ بیقراری نبود حواسم که هوامو داری نذاشتی راهِ اشتباهی برم به سنگ نذاشتی بخوره آقا سرم مثلا روضه میاری میبَری کربوبلا، از همین روضه چه محبّتا که میکنه به ما، نازنین روضه ندارم رفیق با معرفتی، غیر از این روضه اشک مردا رو کسی نمیبینه، تو ببین روضه نشه دست من از تو و روضهها کوتاه یا اباعبدالله، یا اباعبدالله، یا اباعبدالله زیر خنجر شمری و فکر هدایتشی تو امامی مگه میشه از کسی خسته بشی مهربونترینی، چرا زخمی رو زمینی؟ زیر دست و پایی، ولی فکر آدمایی اصلا عقل کسی قد نمیده به مهربونیت رو سر قاتلت دست کشیدی با دست خونیت از تو بعید نیست آقا هرچی نادم رو ببخشی نکنه روز محشر برسه شمرو ببخشی! غریبِ مهربون، ای حسینِ غرق خون... هرکی هرچی که خواستو گذاشتی ازت ببَره حتی ساربون هم دست خالی نذاشتی بره ای عقیقِ خونی، دیگه دست ساربونی ای لباس پاره، صاحبت کفن نداره زیر دِین کسی نموندی آقا تَه گودال حتی گذاشتی اَسبا هم بیان برای پامال خولی دست کشید از کشتنِ تو، این یه نشونهش سر تو کاری کرد گرم بمونه تنور خونهش