از دل علقمه از هیاهو

از دل علقمه از هیاهو

[ وحید شکری ]
از دل علقمه از هیاهو 
داره میاد بابام پس عمو کو؟

شبیه بچه‌ها گریه کرده 
شبیه مادرش دست به پهلو 

چه جوری زمین خوردی عمو 
همهٔ حرم ریخته به هم
 
اونقده زدن توی سرم 
که موی سرم ریخته به هم

چه جوری زمین خوردی عمو 
کی زده زمین اون هیبتو؟
 
کسی نمی‌گه چیزی فقط 
کشیدن عمو خیمتو 

بیچاره شدیم ای وای 
ای اهل حرم آواره شدیم ای وای

مگه می‌شه یه مَشک دردسر شه؟ 
نذاری این حرم خسته‌تر شه
وقتی که خیمه‌ها شعله‌ور شه 

اگه برسم به علقمه توی بغل تو جون می‌دم 
گوشوارمو وقتی می‌برن، گوشمو بهت نشون می‌دم 

اگه برسم به قتلگاه لبمو به حلقوم می‌کشم 
بابامو تا پیش خیمه‌گاه بشه آروم آروم می‌کشم 

تنها توی دل گودال 
تشنه داری میری از حال 

جنجال بالاسر داداش 
ای وای بدنته پامال

پُرِ نیزه تموم پیکرت 
داری می‌کشی نفس آخرت 

خدا رحم کنه به دل خواهرت 
داره می‌رسه صدای مادرت 

این که داره این‌جوری دست‌وپا می‌زنه 
مادرشو صدا می‌زنه حسین منه

تشنه ولی که پُرِ خون دهنش 
خاکی شده موی سرش حسین منه

نظرات