ابروهاش کمند و ماه قد بلند و
تبلیغات

ابروهاش کمند و ماه قد بلند و

[ حسن عطایی ]
ابرو‌هاش کمند و، ماه قد بلند و
(خنده‌هاش میگن به ما حدیث قند و)۲

زیبایی که شدی ماه بنی.هاشم
سقایی آب حیاته تو دست تو
تنهایی یه سپاه و حریفی ساقی
دستی نیست، که رو دست تو

رو دوشت علَم، تو معرکه هی نعره‌ی، یا حیدر زدی
بین کار و زار، کرب‌وبلا، تو از همه بیشتر سر زدی

(اباالفضل)

قامتش رشید و، تو نگاهش امید و
مادرش با این ماه، می‌شه رو سفید و

زیبایی، مثلِ قمر شب چهارده
سقایی، آب حیاته تو دست تو
تنهایی میری به مصاف یه لشکر
(دستی نیست، که رو دست تو)۲

پا تا سر علی، انگاری که تو جسم تو، روح حیدره
چیزی که به جا می‌ذاری تو، بعد از نبرد، کوهی از سره

نظرات