حسین سیب سرخی

آنچه شیرین می‌کند

2039
17
آنچه شیرین می‌کند کام مَلَک را نام تو‌ست
ذکر تسبیحات در عرش مُعلّی نام تو‌ست

(هر شب جمعه به دیدارت می‌آید مادرت)۲
می‌نشیند با تمام انبیاء بالا سرت

(روضه می‌خواند تمام عرش گریان می‌شود)۲
اشک می‌ریزد به یاد لحظه‌های آخرت

(آه مادر دیدمت تنها میان قتلگاه)۲
پنجه‌های گرگ خط انداخت روی پیکرت

شمر تا فهمید با سختی تنفس می‌کنی
آمد و با چکمه جا خوش کرد روی پیکرت

خوب می‌دانست من دارم تماشا می‌کنم
با غضب افتاد با خنجر به جان حنجرَت

هیچکس باور نمی‌کرد آخر این ماجرا
هر چه بر تن داشتی غارت شود، حتّی سرت

(هر شب جمعه صدای مادر آید از حرم)۲
من تمام عمر دنبال صدای مادرم

می‌زند ناله بُنَیَّ، کو لباس کهنه‌ات؟
کو سرت؟ کو حنجرت؟ کو یاورت؟ کو دخترت؟

بشکند دست کسی که دست بر مویت زده
گیسویت خاکی شد و من خاک می‌ریزم سرم

هر چه می‌گردم چرا ترکیب جسمت جور نیست؟
سال‌ها دنبال آن انگشت بی انگشترم

(حسین، حسین، آه)۲

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش