آقا به جان مادرت آن مادر غم پرورت
1979
4
- ذاکر: حاج جواد حیدری
- سبک: شعر اول
- موضوع: مناجات با امام زمان (عج)
- مناسبت: روز سوم محرم
- سال: 1398
ای جان جهان، جهان جان ادرکنی
قیوم زمین و آسمان ادرکنی
احیاگر صد دم مسیحا الغوث
یا حضرت صاحب الزمان ادرکنی
یَا ابنَ الحسن...
****
آقا به جان مادرت
آن مادر غم پرورت
ما را مرانی از درت
(یَا ابنَ الحسن یَا ابنَ الحسن)۴
هرکسی تنهاست ذکرش میشود تنها حسین
مینشاند نوکر آلوده را بالا حسین
بر کسی دل بستهام که دل نبسته بر کسی
از همه دل کندهام در این جهان، الا حسین
کار من گریهاست از بدو تولد تا ابد
خیر دیگر که ندیدم من از این دنیا حسین
بارها گفتم نمیبخشد ولی بخشید و گفت:
بار آفت خوردهات را میخرد یکجا حسین
سینزده نور خدا را دوست دارم مثل هم
چون که میدانم در آنها هست استثنا حسین
لنگ دیدار خدا بودم که بین روضهها
وقتی یا الله آمد بر زبانم یا حسین
هم امامت، هم قیامت هم شفاعت میکند
روز محشر هم بیاید کار دارم با حسین
کاف، ها، یا، عین، صاد سورهی مریم جداست
سورهی والفجر روی نیزه شد معنا حسین
من فدای دختری که در خرابه بود و گفت
با همان لکنت به سختی چند تا بابا حسین
خوردهام از این و آن مشت و لگد حالا بگو
گشتهام من پیرتر یا مادرت زهرا، حسین؟
****
شب تاریک خرابه سحرم میآید
دخترش هستم از او با خبرم میآید
عمه جان چشم تو روشن پدرم میآید
تا که او هست محال است مرا غم ببرد
تازه او گفته قرار است مرا هم ببرد
میشود عمه مرا باز تو دردانه کنی
تو مرا نازترین دختر ویرانه کنی
شدنی بود اگر موی مرا شانه کنی
(دختر فاطمهای فاطمه را یاری کن)۲
تا نبیند پدرم موی مرا کاری کن
****
(بس کن ای مرد کم گزافه بگو
گرچه طفلم ولی یَلی هستم)۲
جز خدا از کسی نمیترسم
نوهی مرتضی علی هستم
****
چوب یزید را به سرش خرد میکنم
فردا که شد بیا هنرم را نگاه کن
لفظ کنیز لایق ناموسشان شود
****
از جنس حماسهام عیان میگویند
احسنت زمین و آسمان میگویند
آنگونه که فاطمه تمایل دارد
در شام ز بعد من اذان میگویند
قیوم زمین و آسمان ادرکنی
احیاگر صد دم مسیحا الغوث
یا حضرت صاحب الزمان ادرکنی
یَا ابنَ الحسن...
****
آقا به جان مادرت
آن مادر غم پرورت
ما را مرانی از درت
(یَا ابنَ الحسن یَا ابنَ الحسن)۴
هرکسی تنهاست ذکرش میشود تنها حسین
مینشاند نوکر آلوده را بالا حسین
بر کسی دل بستهام که دل نبسته بر کسی
از همه دل کندهام در این جهان، الا حسین
کار من گریهاست از بدو تولد تا ابد
خیر دیگر که ندیدم من از این دنیا حسین
بارها گفتم نمیبخشد ولی بخشید و گفت:
بار آفت خوردهات را میخرد یکجا حسین
سینزده نور خدا را دوست دارم مثل هم
چون که میدانم در آنها هست استثنا حسین
لنگ دیدار خدا بودم که بین روضهها
وقتی یا الله آمد بر زبانم یا حسین
هم امامت، هم قیامت هم شفاعت میکند
روز محشر هم بیاید کار دارم با حسین
کاف، ها، یا، عین، صاد سورهی مریم جداست
سورهی والفجر روی نیزه شد معنا حسین
من فدای دختری که در خرابه بود و گفت
با همان لکنت به سختی چند تا بابا حسین
خوردهام از این و آن مشت و لگد حالا بگو
گشتهام من پیرتر یا مادرت زهرا، حسین؟
****
شب تاریک خرابه سحرم میآید
دخترش هستم از او با خبرم میآید
عمه جان چشم تو روشن پدرم میآید
تا که او هست محال است مرا غم ببرد
تازه او گفته قرار است مرا هم ببرد
میشود عمه مرا باز تو دردانه کنی
تو مرا نازترین دختر ویرانه کنی
شدنی بود اگر موی مرا شانه کنی
(دختر فاطمهای فاطمه را یاری کن)۲
تا نبیند پدرم موی مرا کاری کن
****
(بس کن ای مرد کم گزافه بگو
گرچه طفلم ولی یَلی هستم)۲
جز خدا از کسی نمیترسم
نوهی مرتضی علی هستم
****
چوب یزید را به سرش خرد میکنم
فردا که شد بیا هنرم را نگاه کن
لفظ کنیز لایق ناموسشان شود
****
از جنس حماسهام عیان میگویند
احسنت زمین و آسمان میگویند
آنگونه که فاطمه تمایل دارد
در شام ز بعد من اذان میگویند
نظرات
نظری وجود ندارد !