آخرین شبه که دستات توی دست زینبه نکن گریه زینب معذبه، ای مظلوم بیقرارم و میخوام سر رو شونت بذارمو ببین اشک چشمای تارمو، ای مظلوم قراره از من جدا شی، میدونم اما داداشی پیشم باش امشب که فردا قراره رو نیزه باشی میبوسم زیر گلوت و امشب بمیره واست زینب، غریب مادر کابوسم، انگاری تعبیر میشه خواهر تو پیر میشه، غریب مادر من فدات میشم، بلاگردون بچههات میشم خودم راهیه قتلگات میشم، ای مظلوم مثل مادرم، میمونم پای حُرمت حرم اگه حتی غارت شه معجرم، ای مظلوم ولی انگار که قراره، شبیه مادر دوباره یکی پاشو جای مسمار، رو زخم سینت بزاره انگار که میکِشنت تو گودال تن تو میشه پامال، بمیره خواهر انگار که برای مشتی دِرهم تن تو میشه دَرهم، بمیره خواهر