آتیش گرفته باز زبونه تو شعله گُر گرفت یه خونه یه عدّه اومدند شبونه ای وای چه خبر شده میونِ کوچهها، ای وای زنده شد غم مدینه ای خدا (ای وای)۲ حرمت یه پیرمرد شکسته شد، ای وای دوتا دستش غریبونه بسته شد، ای وای ای وای، (حسین، حسین)۴ شده چقدر غریب و مضطر، افتاده یاد داغِ مادر میگه: امون از دلِ حیدر، ای وای یاد اون مادری که نفس برید، ای وای مادری که تو مدینه شد شهید، (ای وای)۲ نگذره خدا از اون مردک پست، ای وای با لگد پهلوی مادر و شکست، ای وای (ای وای)۲(حسین حسین)۴ پای برهنه پشت مرکب رسیده جونش به روی لب افتاده یادِ عمّه زینب ای وای، گریونه یاد مصیبتای شام، ای وای بردن عمّهها رو تو ازدحام، ای وای دوره کردند اهل بیت و شامیان، ای وای خندیدند به اشک چشم دختران، (ای وای)۲