حسین ستوده

آتیشه خیلی گرما، سنگینه

28512
129
آتیشه خیلی گرما، سنگینه

عمو، عطش
رقیه توی خیمه کرده غش
عمو، خیام
بگو کجایی من بیام
عمو، عمو، عمو

میام شکسته با همین نفسام
بگو‌کجایی اصلا آب نمی‌خوام

نگو رو خاکا دست و پا میزنی
تو هر جا باشی باز عموی منی

یا عباس، جیبِ الما لِسکینه
آتیشه، این گرما سنگینه

عمو اباالفضل...

قول دادی، خیلی زود برگردی
میگن که، مشکت رو پر کردی

عمو، رباب
می‌دونی اصغرش نخورده آب
عمو، علم
بیفته زاره کار این حرم

نمیشه باورم زمین بخوری
یا اینکه حربه از کمین بخوری

رو خاکا مونده بازوی قلمت
رها نشد تو دستت از علمت

یا عباس، جیب الما لسکینه
آتیشه این گرما سنگینه

نیستی تو، بعد از تو چی میشه
واویلا، این چادر خاکی شه

عمو، طناب
میای رو نیزه مجلس شراب
عمو، کنیز
الهی کور شه هر چی چشم هیز

اگه دلت رو پاره پاره کنند
به سمت خیمه‌ها اشاره کنند

غرور حیدریت شکسته میشه
رو نیزه چشمای تو بسته میشه

یا عباس، جیب الماء لسکینه

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش