زندگی تلخه روضههات اما چه شیرینه زندگی با تو رنگ آرامش رو می بینه زندگی سخته تو نباشی حالمون زاره زندگی بی تو آسمونش هم نمی باره زندگی بی کربلا دنیای بی رنگه خوب میدونی نوکرت واست چه دلتنگه بهترین روزای عمرم توو حرم بوده زندگی اصلا بدون کربلا ننگه «ای دلیل زندگی خیلی دوست دارم ای حسین جانم تویی تنها کس و کارم» دست من تنگه باز کساده رزق بازارم تا تو اربابی مطمئنم کم نمیارم زندگیم لنگه از زمونه گر چه دلگیرم اما هر جوری باشه باز روضت رو می گیرم عمریه از سفره روضت نمک خوردم توو محرم روزی یکسالمو بردم تا نمک گیر سر خان خودت باشن بچههامم با خودم توو روضه آوردم «تا قیامت هم بهت خیلی بدهکارم ای حسین جانم تویی تنها کس و کارم» فرصتا میرن مثل ابری که داره میره میمونه حسرت اما وقتی که دیگه دیره ما همه میریم ما اسیر حکم تقدیریم ما همه میریم دیر و زود آخر که می میریم قبل مردن کاش ببینم این محرم رو بشنوم از روضه خون متن مقرَّم رو کشتنت آبت ندادن ای غریب آقا زینبت با گریه می گیره همین دم رو «ای سر رو نیزه ها خیلی گرفتارم ای حسین جانم تویی تنها کس و کارم» اشعار آیینی بیپلاک