خجالت میکِشم ، چقد از خواهرت نمیدونم الان کجایید دلم بیتابه کاش ، که دستم میشِکست نمیگفتم اینجا بیایید کمی فکر رقیه باش / من بمیرم براش حسین نمیاوردی لااقل / زن و بچه ت رو کاش حسین نیا به جون مادرت - حیفه آخه آب آورت میشه اِرباًاربا حسین - بدن پاک اکبرت میون کوفیا ، فقط حرفِ توئه اینا واسه تو نقشه دارن نیا کوفه حسین ، که اینجا داغتو روی قلب زینب میذارن نیا اینجا پسر عمو / جان زهرا! پسر عمو سرِ تاراجِ معجرا / شده غوغا پسر عمو نیا که توو بیابونا - میشه آواره خواهرت شنیدم صحبتاشونو - واسه ی قیمتِ سرت چیکار باید کنم ، واسه برگشتنت همه ترسم اینه بشه دیر کسی فکر تو نیست ، توو این شهر و دیار به جز نیزه و تیر و شمشیر روزگارت سیاه میشه / خواهرت بی پناه میشه نیا اینجا که قسمتت / گودیِ قتلگاه میشه خیلی بی رحمن کوفیا - همه شون بی شرم و حیا خیلی کوچیکه دخترت - جان زهرا اینجا نیا اشعار آیینی بیپلاک