یه چوب بودم که تیر و انتحاب نکردم

یه چوب بودم که تیر و انتحاب نکردم

[ حسن رضاقلی ]
یه چوب بودم که تیرو انتخاب نکردم
تا حالا هیچ کسی رو من عذاب نکردم
درسته حرمله منو کشید با قدرت
خدا گواهه ولی من شتاب نکردم

کاشکی که اون وَرتر می‌افتادم 
کاش حرمله دستش خطا می‌کرد
کاش روسفید بودم من این بارو
کاش این کمون قدری حیا می‌کرد

تا قیامت دلم غمگینه 
قصه‌ی من چقدر ننگینه
از خجالت حسین زهرا 
سوی خیمه سرش پایینه

منو حلالم کنید، بی‌بی رباب، ارباب حسین...

قبول دارم تو کربلا ثواب نکردم
تا حالا حال کسی رو خراب نکردم
تیری به تیرِ بختیِ من نبود تو عالَم
که هیچ کاری واسه دل رباب نکردم

کاشکی که یه تیر ساده بودم 
نه یه سه شعبه که برا مَرده 
اونم یه مردی که قوی باشه
نه بچه شیش‌ماهه واسم درده 

تا قیامت شدم شرمنده
از سری که به مویی بنده
اهل خیمه همه گریونن 
حرمله هم داره می‌خنده

منو حلالم کنید، بی‌بی رباب، ارباب حسین...

داغ سنگینه، از غمت میگم
روضه‌اتو از زبون گریه‌های پدرت میگم
کار دشواره، ولی هرجوره
این بار از تشییع و تلقینِ پیکرت میگم

اِسمَ اِفهَم
بازوهاتو هی تکون میدم، جون میدم
اِسمَ اِفهَم
تو رو به خدا نشون میدم،جون میدم 

با گریه‌هام غسلت میدم و با خونابه پاکت می‌کنم
دَمِ اذون مغربه با مادرت خاکت می‌کنم 

****

دفن تو دفنِ اوله 
بشکنه دست حرمله

***

جای بغل رباب ببین کجایی
قند عسل رباب رو نیزه‌هایی

کوچیکه سرت با طناب می‌بندن
ببین به مادرت همه دارن می‌خندن

قاتلت داره می‌خنده که سرت رو نِی بلنده
یکی هم داره رو نیزه‌اش یه سر کوچیک می‌بنده

***

خدا هم دلش کبابه
این سر طفلِ رُبابه

***

قول میدم اگه ورق برگرده و علی نمیره
جوری لالایی می‌خونم حرمله هم گریه‌اش بگیره 

حلالم کن نبودی من یه ذره آب خوردم 
ببین برای تو هم آوردم، ولی تو روی نیزه‌هایی

***

قهر نکن خنده بیشتر به چشمات میاد
چنگ نزن قلبم از جا داره درمیاد 

گریه کن تا بفهمم هنوز زنده‌ای 
گریه کن بذار دلشوره‌هام سر بیان

لالا لالایی، لالا لالایی...

***

تنها مادرا می‌دونن بی‌شیری چه دردی داره
خواب نبودم ولی خواب دیدم بارون رو سرم می‌باره

ولی این‌ها همش خواب و خیاله 
یه لحظه خنده‌اشو دیدن محاله

یعنی هیچکس دلش واسم نسوخته
چرا بی‌رحمن این واسم سواله

***

حرمله می‌خنده عزیزم 
سرت به مو بنده عزیزم
می‌بینمت به هم می‌ریزم 

علی لای لای...

نظرات