
یه لحظهام برا علی از خیمه بیرون نزدم دلواپس تو بودم و بهخاطر تو اومدم اصلا فدای سرت بچهم آخ بچهم، آخ بچهم، آخ بچهم با حنجرش شد سپرت بچهم آخ بچهم، آخ بچهم، آخ بچهم آب نداریم ولی از خون پاکش میکنیم دل نداریم ولی باهم خاکش میکنیم نه خاک نریز چشماش هنوز بازه حسین نه خاک نریز میبینی چقد نازه حسین وقتی رسید تیر به حلقوم اصغرت آمد خدا نشست دو زانو برابرت با هر دو دست اشک تو را پاک کرد و گفت او را به من بده ببَرم نزد مادرت حسین امروز حرمله وسط حرف تو پرید دیروز دومی وسط حرف مادرت پرید این روضه بدتر از مُحرّمه اگه براش بمیری هم کمه جواب ناموسِ خدا چرا تو کوچهها سیلیِ محکمه؟ مردک پست مادرو زد انگار بود مست مادرو زد عین نَقل مقتل اینه با هر دو دست مادرو زد فقط نه هر کسی اومد زدت خودِ حرومیش خیلی بد زدت شیخ مفید تو اختصاص میگه نامرد تو کوچه هم لگد زدت کاشکی میگفت این یه زنه زن رو هیچ کس نمیزنه عمداً پا رو چادر گذاشت تا که حیدر رو بشکنه وای مادرم وای مادرم... سیر زدن مادرمو با تَه شمشیر زدن محکم میزدن یکی یکی نمیزدن باهم میزدن یکی نبود تو اون شلوغی دست یکیشونو بگیره بگه نزن توراهی داره