یاد تو در آیینه و نام تو در رود

یاد تو در آیینه و نام تو در رود

[ ابوذر بیوکافی ]
یاد تو در آیینه و نام تو در رود
ذکر تو خیر است و نام تو در نور

آیینه در آیینه مات تو ام
محو مرور کلمات تو ام

شعر بخوان ای نفس آسمان
اِن من الشعر به حکمت بخوان

شعر بخوان، معجزه نازل شود
آتش جان متوکل شود

لرزه بیفتد به دلش با پیکرش
مستی دنیا بپرد از سرش

ماه تمامی و کلام تو نور
ذکر تو خیر است و سلام تو نور

باز از آداب زیارت بگو
باز هم از شأن امامت بگو

سوره‌ی لبخند خدا، جامعه است
جامه اوصاف شما، جامعه است

باز دلم نور خدایی گرفت
شور و کنتم شفعایی گرفت

آینه در آینه مات تو ام
محو مرور کلمات تو ام

وقت زیارت شد و یوم الغدیر
وصف غدیریه و ذکر امیر

سیر کن آیات و روایات را
وصف کن آن پاک‌ترین ذات را

از جلباتی ازلی گفته‌ای
از صد و ده بار علی گفته‌ای

هر چه بر اوضاع جهان بگذرد
در دو جهان هر چه زمان بگذرد

آنچه تغیُر نپذیرد علی است
وان که نمرده است و نمیرد، علی است

آینه در آینه مات تو ایم 
محو مرور کلمات تو ایم 

علی علی علی علی...

انفاق و هم راکعون حیدر
شیعه‌هاش هم الفائزون حیدر
السابقون السابقون حیدر

حیدر، تموم حرفمه همین
حیدر، تویی امیر مؤمنین

حیدر، شهادت عین انبیا
حیدر، حقیقت اصول دین

مرآت رئوف و رحیم حیدر
پای رب الکریم حیدر
انتهای فوز العظیم حیدر

حیدر، نماز بی تو بی اثر
حیدر، دعای بی تو بی اثر

حیدر، به جز خدایی خدا
حیدر، خدایی از همه نظر

مولانا علی...

تسبیح انبیا معظم، علی علی
نقش لب پیمبر خاتم، علی علی

رمز نجات حضرت موسی میان نیل
فریاد استغاثه‌ی ادم، علی علی است

هر گوشه را که می‌نگرم، ذکر خیر توست
آقای من، عبادت عالم علی علی است

من یا علی چو ذره، به مهر تو زیستم
جز در هوای ماه لقای تو، نیستم

فردا ز چشم خویش میفکن مرا که من
تا چشم داشتم، بر حسینت گریستم

شکر خدا که در پناه حسینیم
عالم از این خوبتر ماه ندارد

نظرات