آی گلچین! گُلِ من لایقِ جز دیدن نیست

آی گلچین! گُلِ من لایقِ جز دیدن نیست

[ سیدرضا نریمانی ]
آی گلچین! گُلِ من لایقِ جز دیدن نیست
جُرم پژمردگی‌اش نه، به تبرچیدن نیست

چکمه بَردار از این سینه، رها کن مویَش
حُرمت کعبه‌ی من، جز به پرستیدن نیست

سنگ‌ها فاصله‌ی تیغ و سَنان را پُر کرد
هیچ جای بدنش، قابلِ بوسیدن نیست

کمتر از بوسه به این حجم گلو، کم‌لطفی‌ست
بوسه‌گاه علوی جای خراشیدن نیست

زینت دوش نبی را همه بُردید ز یاد
بخدا این بدن اسب‌دوانیدن نیست

خودش از داغ جگرسوز عطش سوخته است
آی خورشید برو، موقع تابیدن نیست

چه بلایی سرِ این شاه غریب آوردند
که شناسایی او بسته به یک دیدن نیست

مادرش موی‌کَنان، خاک به سَر می‌ریزد
دست و پا می‌زند او، موقع خندیدن نیست

همه دعوا سرِ یک پیرُهن پاره‌شده‌ست
مَبَرش، خاکِ زمین جامه‌ی پوشیدن نیست

غارتِ او که کفاف همه‌ی لشکر شد
چاره‌اش ریختن و بُردن و پاشیدن نیست

*****

(زود راحتش کنید
رُو تَنِش پا نذارید کمتر اذیتش کنید
پیراهنش رو نه
می‌دونید کیه می‌خواید هتک حُرمتش کنید؟!
آی نامسلمونا!
باید اوّل بکُشید بعداً غارتش کنید

خنجر نمی‌بُره
هیچ‌کسی قربونی رو تشنه سَر نمی‌بُره)

نظرات