ای جان جهان، جهان جان ادرکنی قیوم زمین و آسمان ادرکنی احیاگر صد دم مسیحا الغوث یا حضرت صاحب الزمان ادرکنی یَا ابنَ الحسن... **** گفتار عشق را به زبان احتیاج نیست چندان که شد نگه به نگه آشنا بس است **** بیحیا خنجر از قفا میزد شه مظلوم دست و پا میزد خواهرش روی تل صدا میزد این که رسم گلو بریدن میست **** ماه من تا جلوهاش در ظلمت آبادم رسید چون نسیمی در دل آتش به امدادم رسید بانگ تنها میزنم در انزوای درد خویش چون شنید از غربتم آمد به فریادم رسید گفته بود آقا: زمین خوردی به دادت میرسم هرقدر، هر لحظه، هرجا دید افتادم رسید در معاصی غرق بودم او مرا بیرون کشید گریههای روضهاش از باب امدادش رسید اصلاً از جنت زمین آمد که روضه بشنود روضهاش حتی به داد حضرت آدم رسید (وسع من کم بود اما رحمتش بسیار بود)۲ چند درهم از برای روضهاش دادم، رسید بهترین نعمت همین حب حسین و فاطمهاست شکر میگویم که این نعمت به اولادم رسید هفت پشتم از حراس روز محشر غصه داشت یا حسینی گفتم و خیرش به اجدادم رسید یا حسین **** عباس کنار بانوی پردهنشین دستور دهد به آسمانها و زمین تا زینب کبری برسد به خیمه جز آل علی تمام سرها پائین