گِردِ حَرَم دویده‌ام، صفا و مَروه دیده‌ام

گِردِ حَرَم دویده‌ام، صفا و مَروه دیده‌ام

[ حنیف طاهری ]
گِردِ حَرَم دویده‌ام، صفا و مَروه دیده‌ام
هیچ‌ کجا برای من کربُبلا نمی‌شود

جز سر غرق خون تو که شد چراغ قافله
رأس بریده‌ی کسی راهنما نمی‌شود

ای بدن تو غرق خون، وِی سر و روت لاله‌گون
با چه خضاب کرده‌ای؟ خون که حنا نمی‌شود

کربُبلا و کوفه شد سخت به عترتت ولی
هیچ کجا به سختیِ شامِ بلا نمی‌شود

(دارند می‌برند مرا مجلس یزید 
ای ماه من، برای همین است درهمی؟)

نظرات