کیستم من؟! علیاصغرم و اکبر الآیات حسینم از کرامات حسینم همگان مات من امّا خود من، مات حسینم نور الأنوار ربابم؛ مادرم شهر وفا، به شهر بابم بند قنداق، گسستم که بگویم به همه: یار حسینم لقبم باب حوائج؛ فهم شأنم شده از قدرت ادراک همه عالم، خارج پدرم ثارالله است و خودم ثار حسینم نوهی صاعقهام؛ وارث رعدم مثل من نیست کسی قبلم و بعدم تیر غیبم که به قلب ابن سعدم بنویسید که سرلشکر گردان حسینم همهعالم به فدای من و من نیز به قربان حسینم گل آغوش حسینم گریهام ذلّت نیست بلکه گرم چاووش حسینم سپر حضرت ثاراللهم؛ پسر حضرت ثاراللهم علم نصر من الله روی دوش حسینم سند ظلم بنیشرکم و بنیانکن کفرم؛ کمر آل ستم را تا کردم محشری بر پا کردم؛ به خدا غوغا کردم من طلایهدار یارم؛ طفل مدهوش حسینم شرف ابن شرفم من؛ جنم ابن جنمم روی دست پدرم شعله به دلها بزنم نفحات علوی دارم و دشمنشکنم علیاصغر نیستم گر سر قوم جفا، خاک مذلّت نزنم من عزیز همه هستم؛ نفس خیمه، منم شیر بیتاب که بیرون زده است از قفس خیمه، منم مهر و مهتاب، منم؛ تشنهام امّا سرچشمهی هر آب، منم کربلا دریاست، گرداب منم عصر عاشورا هم، گنج پنهان پس خیمه منم آبرو میبرم از اهل ریا،؛ پرده انداختم از کفر شما من علیاصغرم و رهرو راه نجفم؛ نوهی کوچک شاه نجفم کرم اندر کرمم؛ نور وجود از عدمم؛ وارث نور خدا شد نسب اندر نسبم پدرم وجه خداوند جلیست آنکه در روز ازل، پیشتر از همگان گفته بلیست نام اجداد مرا خوب بهخاطر دارید جدّ من حیدر کرّار، علی است