
کوفه که غیر از خطر نیست از وفاداری خبر نیست گشتم اما یک نفر نیست که بمونه پای پرچم کاش نبینم بیصدایی زخمی از این ماجرایی کاش نبینم زیرِ پایی کم میشی با نیزه کمکم با چهلتا نعل تازه درگیر میشه جسمت رو زمین سالِم نمیمونه تنت حتی به قدرِ یک نگین مادر نداری و میشه گریهکنت اُمُّالبنین نیا جسمت بیکفن میمونه بعیده روش پیروهن بمونه اگه روی خاک بدن بمونه (حسین جانم، ای حسین جانم)... **** اشتباه شد، اشتباهی مونده واسم روسیاهی با زن و بچه تُو راهی کوفه شد دارِ مکافات تنها میشی اینجا کمکم زیرِ پاها میشی دَرهم از گوشای بچههات هم میبَرند گوشواره سوغات اضطراب اومد سراغم از غمت مضطر شدم من زن و بچهم نبود همرام که بیسر شدم آه چقدر دلواپسِ طفلت علیاصغر شدم سرم افتاده فدای سرت پُر از دلشورهم برای سرت گرفتم بیسر عزای سرت (حسین جانم، ای حسین جانم)...