کریما از تو کرم می‌خوان

کریما از تو کرم می‌خوان

[ علی اکبر حائری ]
کریما از تو کَرَم می‌خوان
سَروَر و سایه سرم می‌خوان
یه شور نابِ امام حسن 
هر هیئتی که برم می‌خوان 

تا خودِ حَشر منم دست به دامانِ حسن
بوده جَدَّم یکی از پیر غلامانِ حسن
خاکِ سلمان همه هستند مسلمانِ حسن
پس بگویید به ما ساکنِ ایرانِ حسن

آقای ما حسن، دنیای ما حسن 
ما با حسینِ فاطمه می‌گیم یا حسن
به زَعم من علی می‌گفت در جمل
یا مظهر العجائب و یا مجتبی حسن

(حسن مولا، حسن مولا...)

*****
قدیما یادمه اِنقده 
تو هیئتا حسنی نبود
واسه‌ی شور امام حسن 
این همه سینه‌زنی نبود

لطف زهراست اگر عاشق نامِ حسنم
نفسم رو همه مدیونِ امامِ حسنم
تا دمم هست فقط دَم زِ حسن خواهم زد
من حسینی شده‌ی دستِ امامِ حسنم

حلوای در سخن، ای زندگی من
کی میگه عاشقای امامِ حسن کَمَن
ذکر لبم برا تعجیلِ در فرج 
روز دوشنبه‌ها صد و هیجده دفعه حسن

(حسن مولا، حسن مولا...)

نظرات